مهتا جونمهتا جون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

(◕‿◕) مهتای من بی همتاست (◕‿◕)

دخترم به یاد داشته باش آنقدر دوستت دارم که به خاطرت با تمام سختی های دنیا خواهم جنگید به من تکیه کن که تکیه گاهت عاشقانه دوستت دارد

طرز خوابیدن مهتا

دخترم عزیزم این عکس را می بینی درست قضیه خوابیدن من و تو و بابایی هستش خونه قبلی که بودیم تختت  کنار تخت خودمون بود حالا خونه جدید که اومدیم با فکر اینکه کم کم بری و به تنهایی خوابیدن عادت کنی تختت را در اتاق خودت گذاشتیم چند روز خوب بود ولی هم ترس اینو داشتم که تنهایی از روی تختت بیافتی (با اینکه حفاظ داره) هم من مامانی تنبلی بودم و حوصله اینو نداشتم بیام و شیرت بدم و برگردم برا همین میاوردم روی تخت خودمون پیش ما بخوابی از اونجایی که تو وقتی خوابی مثل بیداریت آروم و قرار نداری کم کم بابا را مجبور کردی برود و پایین تخت روی زمین بخوابه امان از دست تو دختری که فرمانروایی اگه مادر شوهری بفهمه عروس و نوه اش روی تخت میخوابن و پ...
22 خرداد 1393

عکس های جا افتاده+19 ماهگی

19 ماهگیت و ورود به 20 ماهگیت مبارک باشه عزیزم داری بزرگ میشی هااااااااااااا گفته بودم چند تا عکس میزارم واقعیتش خیلی بود من این چند تا را انتخاب کردم  مهتا و سفره هفت سین سال نو خونه مامان جون من که با این وروجک شیطون سفره امسال را بی خیال شدم خونه مامان جون هم به همین دلیل توی پاسیو خیلی مختصر گذاشتن و یه مبل بزرگ هم جلوی پاسیو تا از دست این دوتا نوه شیطون در امان باشه ولی مهتا که کم نمی اورد از روی مبل بالا میرفت و خودش را به شکلات ها میرسوند روز سوم این سفره هم جمع شد (خداااااااااااااا) (برای اولین بار سرمه به چشم های نازت کشیدم گل دخترم ) همیشه مهتا گلی میخواست کفش نو خودش را دربیاره اونم...
3 خرداد 1393

آمدن بعد یک تاخیر 2 ماهه

سلام به همه دوستان گلم  و دخمل ناز دونم بعد یه تاخیر 2 ماهه برگشتم کلی اتفاق تو این مدت افتاده که فکر کنم برای شرح هر کدوم یه روز کامل را باید پای اینترنت باشم ولی متاسفانه وقت ندارم عزیزانم از اینکه توی این مدت من را با پیام هاتون شرمنده کردین و با اینکه پیشتون نیومدم بهم سر زدین ممنون اولا روز مادر و روز پدر به همه شما پدر ومادر های مهربون و دوست داشتنی مبارک باشه همچنین به پدر و مادر خودم  مادر شوهر گرامی و شوهری این روزها را تبریک میگم خلاصه اتفاقات مهم این مدت 1. اساس کشی به منزل جدید برای نزدیکی به محل کار بابایی و مامان 2. سرکار رفتن مجدد مامان بعد از یک سال تاخیر 3. رف...
24 ارديبهشت 1393

عیدی سال 1393 مهتا

باز هفت سین سرور                       ماهی و تنگ بلور سکه و سبزه و آب                     نرگس و جام شراب باز هم شادی عید                              آرزوهای سپید باز لیلای بهار                 &nb...
29 اسفند 1392

یکساله شدن وبلاگ

وبلاگ مهتای من بی همتاست یکساله شد مهتا جونم دختر عزیزم الان درست یکساله خاطراتت توی این دفتر خاطرات مجازی برات نوشتم امید به اون روزی که خودت مدیریت این وبلاگ را بر عهده بگیری و با هم و در کنار من و بابایی خاطراتت را مرور کنیم انشاا... عکس های مدرسه و دانشگاه رفتنت همچنین عقد و عروسیت را اینجا ببینم  و...دوست های خیلی خوبی تو این مدت پیدا کردم یه جورایی مثل خواهر های خودم هستند دوستان عزیز از آشنایی با شما خیلی خوشحالم همیشه با نظرات تون منو خوشحال کردین   بعد یکسال دومین وبلاگ هم با نام طراحی افتتاح شد توی این وبلاگ طراحی های تقویم و کارت تبریک کلیپ و... را که خودم درست کردم گذاشتم ا...
23 اسفند 1392

خونه روفی

دخترم دومین بهار زندگی ات در راه است انشا ا... ١٠٠٠ بهار را ببینی گلم و اما قضیه خونه تکونی قبل از فرا رسیدن بهار از دست تو وروجک که نمیشه کاری کرد هرچی بالای چارپایه میرم وقتی میخوام بیام پایین میبینم تو مثل کنه  به پله های چهار پایه چسبیدی داری میای بالا با هزار زور اونطرف میزارمت سرگرمت میکنم با اسباب بازی هات ولی دوباره دست بردار نیستی میای عوض اینکه چهار پایه را نگه داری مامان نیافته شروع میکنی به تکون دادنش ای خداااااااااااا کلی هم میذوقی از این کارت خالی کردن کابینت ها که کار هر روز جنابعالی هستش حالا که رفتم تمیز کنم میبینم کلی خرده نون چیبس و... کف کابینت ها هستش فقط وسایل کابینت را تا حالا خالی میکردی حالا دیگ...
19 اسفند 1392

16 ماهگی

دختر نازم امروز ١٦ ماهه که در کنار ما هستی و با بودنت هر روز بیشتر از دیروز به زندگی من و بابایی رنگ شادی میبخشی خدا را ١٠٠٠ مرتبه برای داشتن تو گل دختر شکر میگوییم عزیزم ١٦ ماهگیت مبارک مبارک مبارک   ...
1 اسفند 1392

روزانه

دختر گلم و همه دوستان سلام بهد یه تاخیر طولانی میخوام روزانه های دخملی را بنویسم عزیزم هر روز شیطون تر و البته دلبرتر میشی وقتی فکر میکنم که این روزا اینطور داره با شتاب میگذره و دیگه تکرار نمیشه دلم میگیره گلم تا چشم به میذاری شدی قد مامانی و برای خودت خانومی شدی گلم کلی حرف میزنی که ٨٠ تا ٩٠ درصدش را متوجه نمیشیم مثل ژاپنی ها ولی خیلی خنده داره تلفن یا موبایل و البته مثل همیشه آیفون را بر میداری و شروع میکنی به سخرانی یه دفعه وسط صحبت هات میزنی زیر خنده دوباره ادامه میدی نمیدونم چه حرف خنده داری میزنی؟؟؟؟ آدم دلش میخواد بخوردت نازنینم وقتی یکی میاد خونمون کلی میذوقی سریع میری سبد اسباب بازی هات را براش میاری و جلوش ...
19 بهمن 1392