سال نو مبارک
عزیز دلم اینقد نیومدم به وبلاگت سر بزنم که سال 95 شد بوی باران،بوی سبزه ،بوی خاک،بوی شکوفه های بهاری،بوی نوشدن از راه رسید سال جدید ، سال 1395 آمد ....امسال چهارمین سالی که مهتا جونی کنار ماست و آمدن فصل بهار وفصل زیباییها را به نظاره نشسته خدایا هزار مرتبه شکر سال نو بر دخمل نازنینم مبارک انشالله سالی پر از شادی و برکت و سلامتی و سربلندی به همراه داشته باشی.....الهی آمین یا رب العالمین دو سالی بود که خونه خودمون سفره هفت سین ننداخته بودم و میرفتم خونه مامان جون سفره مینداختیم بخاطر شمای شیطون بلا ولی امسال یهویی تصمیم گرفتم شده یه سفره کوچولو هم بزارم شب سال تحویل شب رفته بود که از خونه مامان جون اینا اومدیم...