سیزده ماهگی
سیزده ماهگیت مبارک مهتا جان
اندر احوالات ماه سیزدهم زندگی مهتا بانو
در ماهی که گذشت طبق معمول به شیطنت هات اضافه شد راه رفتنت تکمیل شد و بدون کمک بلند میشی و به سرعت راه میری
یک کلید برق را کشف کردی که با بالا رفتن از دسته ی مبل بهش میرسی وقتی رسیدی حالا مگه ول کن هستی توی عرض یک دقیقه ٣٠ بار روشن و خاموش میکنی به لامپ نگاه میکنی میگی چیه چیه؟؟
نهمین مرواریدت هم جوانه زد مبارکت باشه عزیزم
قبلا هر چی سجاده را پهن میکردیم میومدی و مهر را بر میداشتی توی دهنت میزاشتی ولی حالا میای و روی مهر سجده میکنی هر جایی هم بهت بگیم مهتا الله اکبر بگو سریع سرت را میزاری زمین و گاهی هم زرنگی میکنی فقط سرت را پایین و بالا میبری
تا دوربین را میبینی فیگور میگیری و واکنش نشون میدی یا لبخند میزنی
اینم از عکست با شال و کلاه که مامان جون برات بافته دستش درد نکنه یک سارافون خیلی خوشکل هم بافته
اینم از کشفیات و شیطنت های جدیدت
مهتا در باغ انار عمو حسین