شیطونی ها1
دخترم الان 9 ماه از زمانی که در کنارمون هستی میگذره و هر روز شیرین تر و البته شیطون تر میشی الان که خواب هستی و مامان تونسته بیاد پای لپ تاپ میخوام برات از چند تا از شیطونی هات بگم
اول اینکه از بس موس لپ تاپ را کشیدی و توی دهنت گذاشتی دیگه خراب شده و درست کار نمیکنه از این بابت یه کم موقع کار اذیت میشم چون نمیشه با موس لپ تاپ سریع کار کرد
دومیش اینکه عاشق این هستی که سبد اسباب بازی هات و مای بی بی هات را خالی کنی ولی با هیچکدومش بازی نمیکنی و میره سراغ وسایل خونه تا میبینی مامانی جمعشون کرده به سرعت خودت را بهشون می رسونی و دوباره می پاشیشون خیالت که راحت شد میره دنبال بقیه شیطونی هات از مبل ها بالا میری سراغ میز تلوزیون میری و... وقتی میزارمت توی روروک میخوای بیای بیرون بیرونت که میارم به روروک بالا میری خداااااااااا من چیکار کنم
اینم از عکس هاش
بچه میافتیا بیا پایین
از روی روروک بلندت میکنم میارمت اینطرف میری سراغ مبل ها
البته این روزا هم زانو هات را بالا میذاری و از مبل ها میری بالا نمیشه ازت عکس گرفت چون تا میری بالا میخوای بیای پایین باید زودی گرفتت وگرنه... خلاصه نمیشه ازت یه لحظه هم چشم برداشت
تا دیدی دارم ازت عکس میگیرم میخوای بیای دوربین را بگیری
اومدی پایین که دوربین را بگیری
عاشق میز تلویزیون هستی همیشه جای دست هات روی میز و صفحه تلویزیون هست هر چی تمیز میکنم باز دوباره....اخرش هم مهمون که میاد کثیفه.روی 20 بار تلویزیون را خاموش و روشن میکنی آخرش مجبور میشیم از برق بکشیم تا نتونی با اینکه 2 تا بالش گذاشتیم جلوی میز بازم کار خودت را میکنی از بالش ها بالا میری و همانا یا اینکه کشو میز را بیرون میکشی و هر چی توش هست بیرون میریزی خداااااااااا
ببین اسباب بازی هات را ریختی و اومدی سراغ تی وی
حالا نوبت در حیاط ،پرده و پا دری هستش دست بردار که نیستی شیطون بلا
بی خیال پرده که میشی حالا پا دری
جنسش خوبه گلم؟
حالا نوبت در حیاط و کلیدش رسید
اینا فقط یه گوشه ای از شیطونی هات هستش سعی میکنم اگه شما اجازه بدی بیام و همه اش را برات بنویسم
خدایا شکرت که سالم هستی و میتونی شیطون باشی دوستت دارم عزیزم