مهتا جونمهتا جون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

(◕‿◕) مهتای من بی همتاست (◕‿◕)

دخترم به یاد داشته باش آنقدر دوستت دارم که به خاطرت با تمام سختی های دنیا خواهم جنگید به من تکیه کن که تکیه گاهت عاشقانه دوستت دارد

تولدت نزدیکه گلم

بوی بهشت میشنوم از صدای تو نازکتر از گل است , گل گونه های تو ای در طنین تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل , نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود ای پاره دلم , که بریزم به پای تو امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگیم شانه های تو چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو   صدای بهم خوردن بال معصوم فرشته ها می آید انگار آمدن تو نزدیکست. لمس ِبودنت مبارک ...
24 مهر 1392

امامزاده ابیازن

جای همه خالی دیروز به اتفاق خانواده بابایی رفتیم گردش ، به امامزاده ابیازن اونجا عمو حسن و زن عمو برامون آش رشته خیلی خوشمزه درست کردن همگی نوش جان کردیم و خیلی هم بهمون خوش گذشت اینم از عکس هاش عمو حسن در حال هم زدن و پختن آش اینم عکس مهتا و دختر عمو هاش یک لحظه هم چشم از دیگ آش بر نمیداشتی    اینجا حواست را به طرف دوربین پرت کردیم ولی آخرش دوباره چشمات را برگردوندی بفرمایید آش ...
7 مهر 1392

عکس های آتلیه

درگذرگاه زمان.گردش خاطره ها.خیمه شب بازی دهر .با همه تلخی وشیرینی خود میگذرد.عشقها میمیرند.رنگها رنگ دگر میگیرند و فقط خاطره هاست که چه شیرین وچه تلخ..... دست ناخورده بجا میمانند. زندگی را برایت زیبا میسرایم ولحظه های تکراری و بیقرارش را مرور نمیکنم. روزهایت به رنگ ترانه های پرشکوه بهاری باد و امواج پرخروش آینده درسازآرامش وجودت ساکت وخاموش باد! امیدآنکه همواره در اوج خوشی باشی   اینم چند تا از عکس های آتلیه مهتا بانو انشا ا... بقیه عکس ها در پست ها ی بعدی مهتا اون روز نمیدونم چی شده بود به زور میخندید     ...
30 شهريور 1392

ششمین مروارید

  ششمین مرواریدت مبارک عزیز دلم مهتا بانو خیلی عجوله دندون های قرینه اش را دو تا دوتا با هم رشد میکنن دوتا دندون پایینیش ، دوتا دندون های بالایی(راست چشم) و حالا هم دوتا دندون های خرگوشیش ...
27 شهريور 1392

جشن به مناسبی روز دختر

دختر گلم دیشب خانواده مامان به مناسبت روز دختر تشریف آوردن خونه ما و به اتفاق یه جشن کوچولو برای عزیز دل همه مهتا خانومی گرفتیم شام عدس پلو با ته چین سیب زمینی کنجدی بود که همه مخصوصا تو خیلی دوست داشتی هنر های مامانیت هم گل کرده بود و برای دسر ژله خرده شیشه درست کرده بود دوستان اگه مایل به دونستن طرز تهیه این ژله خوشمزه و زیبا هستن میتونم تو این وبلاگ براتون بنویسم البته من کمی دستورش را نسبت به بقیه ژله ها دست کاری کردم که اینطوری ژله شفاف و سفید کنار هم قرار گرفته   بفرمایید مهتا خانوم روزت مبارک جهت پدیرایی اولین هندوانه محصول باغچه حیاط خودمان هم بود جاتون خالی خیلی قرم...
18 شهريور 1392

روز دختر مبارک

  من از تو گلبنی بهتر ندیدم / ز تو باغ گلی خوشتر ندیدم میان این همه گلهای عالم / گلی خوشبوتر از دختر ندیدم . . . چه افتخاری که من هم دختر دارم عزیزم این اولین سالی هست که روز دختر تو دختر نازم کنار من هستی روزت مبارک مهتا جان دیشب به همین مناسبت من و بابا و تو دخملی رفتیم بیرون شام خوردیم و یه جشن سه نفری گرفتیم تو تمام زندگیه مامان و بابا هستی   پدرپیرایه جان است، دختر / صفای باغ رضوان است،دختر تو را در گلشن جان وقت پاییز / بهار سبز قرآن است،دختر . . . روزت مبارک ...
16 شهريور 1392

شیطونی های 3

مهتا خانومی مامان الهی که من قربونت برم الان لالا هستی که مامان تونسته بیاد و پست جدید بذاره اگه بیدار باشی که اصلا نباید فکر دست گرفتن لپ تاپ را هم از سرم بیرون کنم وروجک مامان روز ها پشت سر هم مثل باد میگذرم و دختر نازم روز به روز بزرگتر و شیطون تر میشیاز یه طرف خوشحالم که هر روز شیرین تر و نازتر میشی همدم مامان و از یه طرف نارحت که چطور این روزا دارن میگذرن و دوباره تکرار نمیشن پس بیشتر باید قدر ش را بدونم گلم   این روزا یاد گرفتی هر وقت دست به چیزی که نباید بزنی ،میزنی و بهت میگم نه تو هم سریع دستت را تکون میدی و میگی نه نه نه ... و دست منو کنار میزنی و کار خودت را انجام میدی میگی مزاحم من نشو مامان .هر وقت هم ...
13 شهريور 1392