جریان تلوزیون دین مهتا
تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی
و بهترین غزل توی دفترم باشی
تو آمدی که بخندی ، خدا به من خندید
خدا کند که ببینم عروس گلهایی
خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی
خدا کند که پر از مهر مادرم باشی
همیشه کاش که یک سمت ، پدرت باشد
تو هم بخندی و در سمت دیگرم باشی
تو آمدی که اگر روزگارمان بد بود
تو دست کوچک باران باورم باشی
بیا که روی لبت باغ یاس می رقصد
بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی
تو آمدی و خدا خواست از همان اول
تمام دلخوشی روز آخرم باشی
و بهترین غزل توی دفترم باشی
تو آمدی که بخندی ، خدا به من خندید
خدا کند که ببینم عروس گلهایی
خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی
خدا کند که پر از مهر مادرم باشی
همیشه کاش که یک سمت ، پدرت باشد
تو هم بخندی و در سمت دیگرم باشی
تو آمدی که اگر روزگارمان بد بود
تو دست کوچک باران باورم باشی
بیا که روی لبت باغ یاس می رقصد
بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی
تو آمدی و خدا خواست از همان اول
تمام دلخوشی روز آخرم باشی
دخترم عسلم عاشق تلوزیون دیدنی تو مدتی که بیداری تلوزیون هم باید روشن باشه حتی اگه نبینی و یه جای دیگه باشی تا بفهمی خاموش شده از همون جا صدات در میاد که چرا خاموش کردی مگه اینکه بخوابی و تلوزیون بیچاره یه نفس راحتی از دستت بکشه تا چشات باز شد اولین کاری که میکنی کنترل ها را میاری و میگی روشن کنم اگه هم برنامه اش را دوست نداری یکی از کنترل ها را میاری که یعنی عوضش کن هر جای دیگه هم بریم همین برنامه هست تلوزیون در بست در خدمت شماست از بس از صبح تا این DVD ها و برنامه ها را میبینی من دیگه داره حالم بهم میخوره تمام تیتراز های شبکه پویا را را من حفظ شدم خداااااااااااا
عکس های تلوزیون دیدنت جیگرم
اینجا یه برنامه آهنگین در حال پخشه و شما هم که منتظر این موقعیتی زودی پا شدی دست دست میکنی و قرش میدی
تلوزیون دیدنت خونه مامان جون
به زور میشه ازت عکس گرفت تا دوربین را میبینی میگی بدش به من مگه اینکه حواست نباشه یا مثل اینجا محو برنامه باشی و پای تلوزیون خشکت بزنه
زیر صندلی کنار تلوزیون خوابت برده
اینم یه عکس از گلم در حال نقاشی کشیدن از فاصله خیلی درو زوم کردم و عکس گرفتم چون اگه میدیدی نمیزاشتی عکست را بگیرم برای همین کیفیت عکس پایین اومده