مهتا جونمهتا جون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

(◕‿◕) مهتای من بی همتاست (◕‿◕)

دخترم به یاد داشته باش آنقدر دوستت دارم که به خاطرت با تمام سختی های دنیا خواهم جنگید به من تکیه کن که تکیه گاهت عاشقانه دوستت دارد

محرم و صفر 96

1396/8/25 19:28
233 بازدید
اشتراک گذاری
آمد محرّم نبض عالم ایستاده

از حرکتش حتّی زمین هم ایستاده

ما پیرو دستور «فابک للحسین» یم

بر آفتاب دیده شبنم ایستاده

وقتی که پا در این حسینیّه نهادم

بر تو سلام از دور دادم ایستاده

جارو کش فرش عزایت جبرئیل است

فرشی که رویش عرش اعظم ایستاده

دم: «یا حسین» و بازدم: «جانم حسین» است
باز هم محرم آمد باز هم ماه عزای سالار شهیدان آقامون امام حسین (ع) خدا را شکر که زنده بودیم و این ماه عزیز را با همه زیبایی هایش به نوبه خودش درک کردیم
من واقعا عزاداری ها و هیات شهرمون زواره را دوست دارم و با جای دیگه ای عوض نمیکنم هرچند همه از امام حسین (ع) هست
توی این دوماه محرم و صفر سه بار قسمتمون بود و به زیارت امامزاده اقا علی عباس هم رفتیم و در مراسم اونجا و نطنز هم شرکت کردیم
تولد شما دختر گلم ابان ماه هست که الان دو سال هست که داخله ماه محرم افتاده و امسال هم ماه صفر بود هر چند انسال خیلی نقشه کشیده بودی که قضیه اش مفصل توی پست بعدی برات میگم ولی مثل هر سال یه جشن کوچولو واست گرفتیم








شب حضور مداح اهل بیت آقای نزار قطری





مراسم عطش حسینیه کوچک زواره
مهتا و محمد حسین

توی این مدت من و شما به اتفاق مامان جون و خاله مرضیه یکی از غرفه های میدون را گرفته بودیم و به قول شما هرشب میرفتیم توی قلف
مامان جون و من هم یه سفره حضرت رقیه نذر داشتیم که خونه مامان جون انداختیم و به دوست بابایی که مداح بود گفتیم که بیاد و ندر مون را ادا کردیم خداییش که خیلی خوب بود و همه میگفتن خیلی بهمون چسبید خدا راااا شکرررر ان شاالله که مورد قبول بی بی رقیه هم قرار گرفته باشه
عزیزکم دخترکم ان شاالله در پناه امام حسین و یارانشون باشی



پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)