یلدا 95
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها مهتا خانوم مامان امسال پنجمین باری هست که یلدا را در کنار ما میگذرونی الهی یلدایت رویایی روزهایت پر فروغ شبهایت ستاره باران! طبق معمول هرسال خونه بابابزرگ و مامان بزرگ(مامان و بابای مامان جون) جم شدیم و یه محفل گرم داشتیم به صرف حلیم خیلی خوشمزه دخترکم همون روزی .که شبش یلدا بود خیلی کمک مامان کردی تا ژله ها ،هندونه و... آماده شد واصلا مثل قبل که در حال درست کردن ژله بودم نمیگفتی میخوام حتی به منم میگفتی دست نرنیا اینا ماله مهمونی هستااا روز قبلش هم مهد کودک شما یه جشن واقعا زیبا گرف...